مثلا از گرما
یاد آن تعمیرکار شوفاز می افتم.
با دیدن هر کمانی به یاد چوبه ی دار
ریش و سبیل قهوه ای روشن به یاد نوشداروی دیر رسیده ی شاهنامه می اندازدم.
برچسبهای کنده نشده ی لباسهایم به یاد دختر بیست و هفت سااله ی راهنمای تور
سرایدار می بینم یاد پیرزن خم شده بر سجاده می افتم
شیرینی کرمانشاهی می خورم به یاد بردارهای بزرگتر
شرکت کامپیوتری می بینم یاد فک خرد شده می افتم
ااتوبوس می بینم به یاد چشم اسیب دیده
آبادی به یاد تکیدگی و تنهایی
تاج عروس یا حتی تاج شاه روی ورق به یاد درد زیاد و ایمان زیاد
باید همینطور باشد.
یا جهان دیگری ساخته شده.
جهانی زیباتر
و البته...
دشوارتر
که در ان هیچ چیز از یاد نمی رود؟
---------------------
پ.ن: این شعر نیست.من در حالت خوش بینانه داستان نویسم. اما گاهی چاره ای جز نوشتن کلمات زیر هم نیست. با این امید که خوانندگان شاعران بهتری از نویسنده باشند و بتوانند انچه را که او دلش می خواسته بگوید حدس بزنند.
یاد آن تعمیرکار شوفاز می افتم.
با دیدن هر کمانی به یاد چوبه ی دار
ریش و سبیل قهوه ای روشن به یاد نوشداروی دیر رسیده ی شاهنامه می اندازدم.
برچسبهای کنده نشده ی لباسهایم به یاد دختر بیست و هفت سااله ی راهنمای تور
سرایدار می بینم یاد پیرزن خم شده بر سجاده می افتم
شیرینی کرمانشاهی می خورم به یاد بردارهای بزرگتر
شرکت کامپیوتری می بینم یاد فک خرد شده می افتم
ااتوبوس می بینم به یاد چشم اسیب دیده
آبادی به یاد تکیدگی و تنهایی
تاج عروس یا حتی تاج شاه روی ورق به یاد درد زیاد و ایمان زیاد
باید همینطور باشد.
یا جهان دیگری ساخته شده.
جهانی زیباتر
و البته...
دشوارتر
که در ان هیچ چیز از یاد نمی رود؟
---------------------
پ.ن: این شعر نیست.من در حالت خوش بینانه داستان نویسم. اما گاهی چاره ای جز نوشتن کلمات زیر هم نیست. با این امید که خوانندگان شاعران بهتری از نویسنده باشند و بتوانند انچه را که او دلش می خواسته بگوید حدس بزنند.
آقا؟ اون "بر دار"، همينيه که من ميبينم؟ و نتيجتاً همونيه که من واسه خودم تاويل و تفسير کردم؟ يا يه غلط تايپيه ناشی از آپ کردن شيش صبح؟!
پاسخحذفآقا حالا تو بگو چی تاویل و تفسیر کردی که من بگم نتیجه ی اشتباه تایپی من بوده یا خواندن وبلاگ در هفت صبح.....فی الواقع برادر می خواستم بنویسم. پست که منتشر شد دیدم الفش افتاده. خواستم ویرایش کنم دیدم اینطوری هم می شود. به موقعیت" هم نزدیکتر است کلا.
پاسخحذفتأويل و تفسير شعر هم از اون حرکات حماقت باری بود که به مخمون فرو ميکردن... چه برادر، چه بر دار. اين روزا جفتش يکيه.
پاسخحذفچه اشتباه تایپی با شکوه و محشری ست بردارهای بزرگتر وقتی شیرینی اش کرمانشاهی باشد:
پاسخحذفمثلا شعر تو را می خوانم ویاد کامیاران می افتم
بردارهاروز به روز بزرگتر می شوند
مثل شاگردان آقا معلم
که تا رسیدند بردار شوند...
جسارت کلماتم را ببخش، تقصیر شکوه این شعر است که آدم را ذوق زده می کند. عالی بود. مرسی
البرز:موافقم
پاسخحذف------
زهرا ربانی: مرسی از شما.
آقا شعر و داستان و اینا رو ول کن. این اصیل تر از این حرفاست.
پاسخحذفکاش از گرما یاد رختخواب ، از کمان یاد فاچ هندوانه و از ریش و سبیل یاد فرار از مدرسه می افتادیم.