یادتان هست چند سال پیش که فیلم شوکران بهروز افخمی اکران شد جماعتی از پرستاران چه قشقرقی راه انداختند ؟ ...
یادتان هست چند سال پیش که فیلم شوکران بهروز افخمی اکران شد جماعتی از پرستاران چه قشقرقی راه انداختند ؟ آنها چه چیز را نفهمیده بودند؟
حالا نگاهی به این نقد گونه بیندازید .
- این آقا چه چیز را نفهمیده ؟
آها . این را که آدم های یک داستان نماینده ی خودشان هستند نه هم کیشان و هم میهنان و همکارانشان .مگر اینکه داستان درباره ی یک ملت یا مذهب یا حرفه نوشته شود و نویسنده با قرار دادن صندلی خودش یا قهرمان اش بیرون از دایره ی آن جمع به هجو یا هتک آنها بپردازد (یک چیزی شبیه بدون دخترم هرگز)
البته اینجا موضوع یک سریال عامه پسند است و طبایع فرهیخته می پسندند که به هر بهانه ای به آن تاخته شود. اما در نظر بگیرید که به این شیوه می توان هملت را خواند و حکم صادر کرد همه ی دانمارکی ها یا مرددند یا جانی یا خوش قلب اما ناتوان!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر