مدت محکومیت اکبر گنجی بنا بر تقویم خانم شفیعی امروز به پایان می رسد ....
۱)مدت محکومیت اکبر گنجی بنا بر تقویم خانم شفیعی امروز به پایان می رسد . فضا طوری است که کسی امیدی به آزادی گنجی ندارد . همه منتظرند که او را با پرونده ای تازه تر دوباره راهی زندان کنند و یا اصلا همانطور که بارها در رفتارهای گنگسترگونه ی باند علی خامنه ای دیده ایم قانون خودشان را هم نقض کنند و در زندان نگاهش دارند . کسی منتظر گنجی نیست . بندبازهایی مثل افشاری و عطری در مرکز توجه قرار گرفته اند .ما مثل پارسال و سالهای قبل بدترین روزهای تاریخ کشورمان را سپری می کنیم و می دانیم تا وقتی که می شود گفت بد ، بدتری هم در راه است .
۲) بیایید یک تفاوتی میان فرد و شخص قائل شویم . (با الهام از کانت) فرد موجودی است با مرزهای غیرقابل خدشه که تا آخرین حد توان از این مرزها در مقابل توده و قدرت ، دفاع می کند . اما شخص یک موجود زیستی است . کسی که نیازهای خودش را دارد و این نیازهای زیستی تمام حرکاتش را برنامه ریزی می کند . تفاوتی باید قائل شد میان رفتار شخصی و رفتار فردی . رفتار شخصی در سیاست ،آدمی را تبدیل به یک سیاست پیشه می کند که هدفش صرفا بهروزی خودش و احتمالا چند نفر از نزدیکانش است . این رفتارهای شخصی ظاهرا با رفتارهای توده ای در تقابل است . شمایل اش طوری است که این توهم را بوجود می اورد که طرف دارد تابو شکنی می کند . اما در واقع این رفتارها به دلیل اینکه تحت تاثیر انگیزه های زیستی شخص ( جای گرم و نرم )انجام می شوند کوچکترین نقابلی با توده پیدا نمی کنند .بگیرید تعدادی موش به انبار غله هجوم برده اند . اگر موشی چیزهای خوشمزه تری در سوی دیگر انبار دید . حرکتش را نباید خلاف جریان و ضد تابو تلقی کنیم یا دست کم نباید به این اعتبار ، تقدیس اش کنیم .بیخود نیست که تابو شکنی های این روزهای عزیزانمان همه حول محور سفر رفتن به جاهای خوش اّ و هوا می گردد .فعلا تابوی رفتن به اسرائل و بخش های خاصی از آمریکا شکسته شده . یک چند تا تابوی دیگر فعلا باقی است.ازجمله تانگو رقصیدن در پاریس و دراز کشیدن در سواحل افتابی ...این تابوها بخصوص برای بعضی حضرات که علاقه ی وافری به کمرهای باریک و سرین های پهن دارند ،بدجوری فریاد هل من ناصر سر داده ! البته کار من در اینجا نقد انگیزه های دوستان نیست( اگرچه گاهی نباید از آن هم پرهیز کرد ) بلکه روشن کردن این نکته است که هر حرکت تازه و غیر معمولی را نباید به عنوان تابو شکنی تقدیس کرد . چون تابو شکنی وقتی ارزشمند است که از موضع حقیقت و فردیت انجام شده باشد .
۳) وبلاگ نوسی( که به دلیل یک حرکت خاص در دنیای وبلاگ مورد احترام من است ) بعضی منتقدان را متهم کرده بود که از موضعی اخلاقی کنش های سیاسی را نقد می کنند .اما به پرسش من پاسخ نداد که اگر اخلاق را از سیاست بگیریم و همه چیز را به تاکتیک فرو بکاهیم ، چه مبنایی برای محکوم کردن جمهوری اسلامی داریم ؟ اگر زمانی ثابت شد که تمام حرکات مرتضوی به نفع امنیت ملی کشور بوده یا اعدام بچه های ایرانی در اواخر دهه ی 60 به نفع تمامیت ارضی کشور تمام شده چگونه می توانیم با ان مخالفت کنیم ؟ اگر معیار اخلاقی در تحیلی سیاسی باید حذف شود اصلا نقد بر چه زمینی بنا می شود ؟ من ندیده ام دوستانی که در عین مخالفت سرسختانه با جمهوری اسلامی نقش اخلاق را در نقد کنش های سیاسی منکر می شوند و آن را اصلی برای ارزیابی حرکات سیاسی نمی دانند جوابی به این سئوال ها داده باشند .در عوض مدام از این طرف و آن طرف می شنویم که نباید اخلاق و سیاست را خلط کرد .شاید این جمله را هم باید بگذاریم در دسته ی جملاتی که همه می گویند بدون اینکه به لوازم وحشتناک اش آگاه باشند .
۴) اکبر گنجی امروز از زندان آزاد می شود؟
*?Did you hear the news
According to Mrs. Shafiei's calendar, the prison years of Akbar Ganji were going to be finished yesterday; but it did'nt happen. The atmosphere is so desperate and there is no hope for his freedom. Everybody waits for new charges and additional sentences against him, or as we saw the criminal behavior of Ali Khamenei's band here and there previously, it is possible that they violate their own law and keep him in prison. Nobody waits for him. Now charlatans like Afshari and Atri are in the spotlight. We are spending the worst time of our country as like as the last year and its previous years; and everybody knows that when it's bad, the worse is on its way
?Will Akbar Ganji obtain his liberty ever
?Avez-vous entendu les nouvelles
Selon l'agenda de Mme. Shafiei, les années de prison d'Akbar Ganji devaient finir hier; mais ce n'est pas arrivé. L'atmosphère est si désespérée et il n'y a aucun espoir de sa liberté. Tout le monde attend de nouvelles charges et des sentences supplémentaires contre lui, ou comme nous avons vu la conduite criminelle de la bande d'Ali Khamenei çà et là auparavant, il est possible qu'ils violent leur propre loi et le gardent dans la prison.
Personne ne l'attend. Maintenant les charlatans comme Afshari et Atri sont dans le foyer d'attention. Nous passons le temps le plus mauvais de notre pays tel comme l'année dernière et ses années précédentes; et chacun sait que quand c'est mauvais, le plus mauvais est sur sa voie
?Akbar Ganji obtiendra-t-il sa liberté jamais
*ترجمه به فرانسه و انگلیسی پاراگراف اول از سرکار خانم بلانشت است .
دارم گرم میشوم و کلمات رام تر میشوند ... اگر بگذارند ! خفه شدم ! مگر میگذارند حتی توی اتاقت تنها باشی " با خودت باشی ؟ چه مصیبتی است زندگی در جامعه ای وحشی ! حتی گریختن ممکن نیست . تنهایی نیز بهمان اندازه دشوار شده است ! اوه که چه تنهایی شلوغی ! چه سکوت پردردسری ! لحظات نوشتن تنها لحظات صمیمی و خوب عمر من است . زندگی میکنم تا بنویسم . خدا نیز گویی از این کار لذت میبرد " بدان ارج مینهد . به مرکب و قلم و به ((هرچه مینویسند)) سوگند میخورد . هرگاه ساعتی را با دیگران میگذرانم و با معاشرت های بی ثمری که تنهایی ام را میگیرند از نوشتن باز میمانم " احساس گناه میکنم . دریغ از آن لحظاتی که جز با کلمه بگذرد ! اما ... نمیگذارند ... !... هی " هی " چرا چنین میشود ؟! هی افسار حرفها از دستم میگریزد . همه چیز به رقص آمده . به چرخ آمده " کلمات همه مست شده اند . جمله ها همه پا به فرار " قلم چه سراسیمه از هر سو به دنبالشان میدود و دست خالی برمیگردد...... و منکسی نمیداند که چه پریشانی گیج و سر به هوایی دارم !
پاسخحذفرویای گیج و گنگ و خیال آمیزی بود . بر روی همه چیز " حریری از افسانه کشیده شده بود . اما حریر سیاه بود " اقسانه شوم بود ... نمیتوانم وصف کنم . همه جا شب بود . نه " همه چیز شب بود .و من در شب حرکت میکردم .و من اینچنین در شب میزیستم " اینچنین با شب خو کرده بودم .و تو نیز " همینطور .
پاسخحذفجناب مترود . باور کنید این "دیگران " لطف غریبی به شما و زبان فارسی می کنند که نمی گذارند بروید سر وقت نوشتن .
پاسخحذف