آدمی که زمین می خورد خجالت زده می شود . فرض اول این است که او در زمین خوردن اش مقصر بوده .....
۱۳۸۴/۱۰/۶
۱۳۸۴/۱۰/۱
خندیدن . ترسیدن . متحد شدن .
۱ )« احمدی نژاد حرفهای مضحک می زند . احمدی نژاد بی ریخت است . احمدی نژاد هپلی است . احمدی نژاد دلقک ترین سیاستمدار تاریخ ایران است ....» این گزاره ها جماعت را حسابی متحد کرده ....
۱۳۸۴/۹/۲۶
برای دل خودم ؟
احتمالا همه ی ایرانیهایی که سرشان به تنشان می ارزد ( یا حتی نمی ارزد ) بوف کور را خوانده اند و اگرنه درباره ی سایه و دیوار و این قبیل چیزها خبرهایی شنیده اند.....
۱۳۸۴/۹/۲۳
عزیزم محمود !
۱۳۸۴/۹/۱۸
در حاشیه ی مضحکه ی مصیبت خوانی
1)بیایید بدون روده درازی بپریم وسط گود . بسیاری از وبلاگ نویسان و غیر وبلاگ نویسان از حرف زدن درباره ی فاجعه و مرگ لذتی اروتیک می برند ....
۱۳۸۴/۹/۱۶
چگونه یک داستان مزخرف بنویسم ؟ ( بخش نخست )
اولا که شک نکنید شما اگر اهل خواندن هستید ( حتی خواندن همین وبلاگ ) قصد دارید ظرف همین چند روز ( یا حداکثر چند ماه ) آینده یک داستان مزخرف بنویسید .....
۱۳۸۴/۹/۱۲
۱۳۸۴/۹/۸
مسئله
خوب ! من که قرار نیست درباره ی مسائل تکنیکی این دو نقاشی ( سمت راستی کار جوتو در قرن سیزدهم و سمت چپی کار گوگن در قرن نوزدهم است )صحبت کنم . نکته ای که مورد توجه من است (و شاید قبل از من هم دیگران هم مورد توجه قرار داده باشند ) یک نکته ی بامزه است ...
۱۳۸۴/۹/۱
ازکافکا
در مملکت اسلامی ما ( و شاید در بسیاری از بلاد غیر اسلامی ) کافکا را معادل ادمی که بچه های تپل و سلامت آدم را به خودکشی می کشاند معرفی می کنند ...